معنی نوعی بیماری واگیردار
حل جدول
تیفوس، وبا
مخملک
سیاهزخم
بیماری واگیردار
تیفوس، حصبه، طاعون
بیماری پوستی واگیردار
زردزخم
زرد زخم
نوعی بیماری
بری بری
واژه پیشنهادی
کرونا، وبا
آنفلوآنزا-
وبا کرونا آنفلوآنزا هپاتیت سل
بیماری واگیردار
وبا، سل، تیفوس
نوعی بیماری
آبسه
لغت نامه دهخدا
واگیردار. (نف مرکب) مسری. ساری. مرضی که از بیمار به اطرافیان سرایت کند. مرضی بودار. رجوع به واگیر داشتن شود.
فارسی به انگلیسی
Contagion, Transmissible, Catching, Contagious, Epidemic, Infectious, Transmittable
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) مرضی که از بیمار به دیگران سرایت کند ساری.
معادل ابجد
841